انسان کودکش را بی هیچ توقع و انتظاری دوست می دارد و عشق و علاقه وی به کودکش چنان زیاد است که لقمه از دهان خویش بر می گیرد و به دهان کودک می نهد. در تمام زندگی خویش می کوشد تا از جان و مال و همه وجودش بگذرد و به کودک خویش دهد. کودک هر شخص تا زمانی که زنده است از نظر او کودک است و هرگز به یک معنا بزرگ نمی شود. پدر ومادر بی دریغ از جان و دل به کودک خویش تا دم مرگ کمک می کنند، بی آن که توقع و انتظار یک لیوان اب از وی داشته باشند. این محبت بی منت است که از سوی والدین در اختیار کودک قرار داده می شود.
مردم ما نسبت به امام زمان (ع) علاقه بسیاری دارند. برای ایشان هر روز صدقه ای می دهند تا به سلامت باشد و در دعاهای خویش او را دعا می کنند و فرج و گشایش و ظهورش را از خداوند می خواهند. اما پرسش این است که چرا ما نسبت به امام زمان خویش چنان که به کودکان و فرزندان خویش عشق ومحبت بی دریغ می ورزیم ، عشق و محبت نمی ورزیم؟ چرا هماره وقتی صدقه ای به نیابت از ایشان یا برای سلامت ایشان می دهیم و یا دعایی برای ایشان می کنیم، انتظار آن داریم که آن حضرت به برخی از نیازهای مادی و دنیوی ما پاسخ دهد و حاجتی از نیازها و حوائج ما را برآورده سازد.
البته اگر انسان برای تعالی و تکامل روحی ومعنوی خویش بخواهد تا بدین محبت مورد محبت قرار گیرد، امری خوب و شایسته است ولی بی گمان می بایست بدانیم عشق بی دریغ به آن حضرت ، موجب تقرب به وی می شود و تقرب به وی چیزی جز بهره گیری از محبت وی نخواهد بود. بنابراین بهتر است که بی دریغ به امام زمان (عج) عشق ورزیم و انتظار و توقع ای نداشته باشیم. این همان محبت بی منت است.